ساکنان خیابان وزرا، عاصی از طرح امنیت اجتماعی

ساکنان وزرا عاصی از طرح امنیت اجتماعی

هاشمي رفسنجاني با برابري ديه زن و مرد موافق است

ميزگرد «حقوق زنان، از انقلابي مشروطه تاكنون»

تاكنون چند درصد احزاب و تشكل‌‏ها و «NGO»ها مجوز برگزاري تجمع دريافت كرده‌‏اند؟

 

مردم یکهو باحال شدند و در اقدامی پرجوش !!! از نیروی انتظامی تشکر کردند!( عکس از آرمین)

... و پیش از آن که بیندیشی تا چه بگویی ، بیندیش که چه می گویم

متاسفم که افرادی کامنتهای توهین آمیز برای او گذاشتند یا در وبلاگهایشان حرفهای سخیف نوشتند و متاسفم از این که او "شکر خورد" . علت رفتار هر دو دسته را می توانم تحلیل کنم. در کامنتی برای خودش هم نوشتم( نوشته بود فکر نمی کردم هر کسی اینجا بیاید و اینها را بخواند و ... و کسی برایش کامنت گذاشته که اینجا در و پیکر ندارد)

اگر دنبال جاي در و پيكر دار و دوستان و ..هستيد كه صدا و سيما و دوازده سال مدرسه و كيهان و جمهوري اسلامي و وزارت ارشاد و ... رو داريد. ولی اين كه خيلي ها ميان به وبلاگ حزب اللهی ها به اين علته كه اينجا ميشه كامنت گذاشت و نظر داد ولي به هيچ كدوم از جاهايي كه اشاره کردم نه ميشه نظر داد و نه انتقاد كرد.

مگه خودت بالای کامنت دونیت ننوشتی :

... و پیش از آن که بیندیشی تا چه بگویی ، بیندیش که چه می گویم

چرا ناراحتی که غیرحزب اللهی ها هم وبلاگت را می خوانند؟ مگر امام خودت نگفته :"نگاه نکن چه کسی می گوید، ببین چه می گوید"

 

زینب آزاد شد

خوشحالم که زینب آزاد شد و شرمنده از اینکه جز چند بار تلفن به پدرش که اغلب بی پاسخ می ماند کار دیگری نتوانستم برای آزادی اش انجام دهم. آنها هم که بی شرمی را از حد گذراندند و تمام عقده های حقیر خود را بر سر او و پدر بی گناهش خالی کردند.

"نگاه ها به سمت در زندان بازگشت. همه منتظر خبری از زینب بودند. سربازی پدر او را فراخوانده گفت که به منزل برود. ماموران، زینب را از زندان خارج کرده اند و وی را در خانه تحویل خواهند داد. پدر زینب، مستاصل از باور یا عدم باور سخن ماموران، نگران دخترش بود که کلید ندارد و اگر زودتر به خانه برسد بدون کلید خواهد ماند. او باز هم با خوش بینی به وعده ماموران اعتماد کرد، هر چند که در آن موقعیت بی خبری، راهی به جز اعتماد نبود. وی در پاسخ به اشاره یکی از دوستان زینب که معتقد بود احتمالا او را در یکی از میادین رها خواهند کرد گفت: نه! آنها مسوولیت سالم رساندن زینب را بر عهده گرفته اند. اما ظاهرا چنین نبود. در حالی که همه راهی کرج، محل سکونت زینب شده بودند تا شاید وی را در آنجا بیابند، ماموران، زینب پیغمبرزاده را تنها، حوالی ساعت 9 شب، بدون پول، فقط با یک کارت تلفن در میدان کاج پیاده کردند. زینب از باجه ی تلفن با یکی از دوستانش تماس گرفت و سرانجام توانست بعد از ده روز تحمل زندان، با پدر و دوستانش دیدار کند."

دوچرخه اسلامی برای بانوان

دوچرخه اسلامی برای بانوان در اراک طراحی شد: "اين دوچرخه به‌گونه‌اي طراحي شده است كه كابين اطراف آن به‌طور كامل نيمي از بدن بانوان را مي‌پوشاند"

البته منظور از نیمی از بدن باسن و ران خانمهاست که حرکت آن موجب تحریک آقایان می شود. این بحث اوایل انقلاب خیلی مطرح بوده که دوچرخه سواری به علت تحرک قسمت پایین بدن خانمها از نظر شرعی مشکل دارد.

البته من فکر می کنم موضوع فقط این نیست. موتورسواری زنان الان ممنوع است و به خانمها گواهینامه موتور سیکلت نمی دهند ولی همین خانم اگر راننده موتور نباشد و پشت یک آقا سوار شده باشد هیچ مشکلی ندارد. پس مشکل آقایان به نمایان شدن بدن خانمها موقع سوار شدن به این گونه وسایل نقلیه برنمی گردد .

طومار با امضای بیش از چهار هزار دانشجو در اعتراض به برخورد با زنان به خاطر نوع پوشش

برخورد انتظامی با مساله ی بدحجابی ، برای ما مثلا حزب اللهی ها خیلی حقارت آور است ... یعنی تو با این همه ادعا و چهارکیلو و نیم ریش و یا با روی آفتاب ندیده نتوانسته ای هیچ غلطی بکنی و مجبور شده ای از زورت استفاده کنی ! مجبور شده ای قلم و فکر و سخن و تصویر و هنر را بی خیال شوی و دست به چماق بشوی ... . یعنی شکست خورده ای ! در نهایت ذلت ...

فکر و عقیده ای که در شرایط سرکوب و اختناق رشد کرده ـ حتی اگر با استدلال های قوی حمایت گردد ـ و یا حتی پشت سرش کلی منطق و دلیل و عقلانیت و مصلحت و حکمت و غیره باشد ، چون مجال به بروز اندیشه ی مخالف نداده و در شرایط خفقان به وجود آمده هرگز شور آفرین نخواهد بود ... ! تفکری هم که شورآفرین نباشد ، راکد باشد و جریان نداشته باشد به هیچ دردی نمی خورد ، حتی اگر آن تفکر ، تفکر اسلامی باشد ... !

"چون عذاب و ترس را دیدند گفتند ما ایمان به خدا آوردیم و به آن چه پیش از این شرک ورزیدیم پشت کردیم ، در حالی که چنین ایمانی ارزشی ندارد که با دیدن عذاب باشد . این سنت خداست که در گذشته ها در میان بندگان خدا بوده ." (غافر ، 84 و 85)

بقیه مطلب بالا را در اینجا بخوانید. سایت چهار دختر "حزب اللهی".هنوز مطمئن نیست با طرح موافق است یا مخالف.  هم از خوبی های طرح می نویسد و هم از بدی ها. دلایل جالبی برای موافقت و مخالفت با طرح دارد. دوست دارم ببینم آخر به چه نتیجه ای می رسد. نظرش درباره احمدی نژاد هم جالبه:
"بسیار شنیده می شود که فلان دانشجوی محبوب احمدی نژاد ـ که حتی خود حزب اللهی های دانشگاه خیلی آدم حسابش نمی کرده اند ـ رئیس فلان جا شده است یا فلان همسفر مکه اش ، مدیر فلان جا و یا فلان دانشجوی عضو ستادش ـ بعد از یک سال و خرده ای ـ یک خانه ی صد میلیونی دارد !"

 

بیش از چهار هزار دانشجو با امضای طوماری به برخوردهای اخیر درباره پوشش زنان اعتراض کردند(  کنفرانس خبری کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت درباره ادامه بازداشت زینب پیغمبر زاده، طرح محدودیت دختران در ورود به دانشگاهها و تعرض به دختر دانشجوی دانشگاه کرمانشاه)

موی لیلی توی چارقد

طرح تن پوش یه گونی

چه گشاد و بدقواره

ترس از دستای خونی

 

عدم ارائه سرويس و تسهيلات به افراد هنجارشکن

از مسافرت50 خانم بدحجاب که شؤونات اسلامي را رعايت نكرده بودند در پروازهاي داخلي و خارجي ممانعت به عمل آمد
سردار بت شکن: 17 هزار و 135 نفر در فرودگاهها با ارشاد و تذكر پليس فرودگاههاي كشور مواجه شدند

جلساتي را به منظور آموزش و توجيه پرسنل نسوان با هدف تاکيد بر رعايت شؤونات اسلامي و عدم ارائه سرويس و تسهيلات به افراد هنجارشکن در سطح فرودگاههاي كشور انجام داده‌ايم

آینده نگری مرداسالارانه

 دوستی دارم دیپلمه و تا قبل از اشتغال در یک محیط فمینیستی سر به راه. این دوستم الان تقاضای طلاق داده و با هیچ آب نبات و عروسکی هم حاضر نیست از تصمیمش برگردد. نه مهریه صد ملیون تومنی نه هیچ چیز دیگر. این نمونه ها زیادند و همه اش هم نتیجه تغییر تفکر زنان در جریان کار بیرون از خانه است. بیخود نیست سالها پیش از آنکه زنان شروط ضمن عقد را کشف کنند مردها شرط خانه داری را برای همسر آینده شان تعیین می کردند.

به دادمان برسید!

این صفایی فراهانی بدجوری داره پالس میده به فمینیستها و به طور مشخص کمپین دفاع از آزادی ورود زنان به ورزشگاهها!

زنان ايران ازفرصت كنفدراسيون آسيا استفاده كنند
تصميم‌گيري حضور بانوان در ورزشگاه‌ از اختيارات ما نيست

ندای هل من ناصر سر داده : آی فمینیستا ! ما ( یا یه عده دیگه)یه چیزی خوردیم موندیم توش. نمیشه یه نامه ای بنویسید، تجمعی راه بندازید، استفتایی  بگیرید که آبروی ما حفظ شه و ضایع نشیم؟

کاش

دو قدمی مترسکهایی که در نمایشگاه کتاب، سر تا پای دخترا رو ورانداز می کردند که مبادا امنیت اجتماعی مردم به خطر افتد، پسر بچه ای حداکثر سه ساله فال می فروخت. کاری که خلاف صد درصد قانون کشور و تمام دنیاست ولی آقایان اصلا عین خیالشان هم نبود و به وظیفه اسلامی خودشون می پرداختند.

از خودم هم بدم اومد. فقط چند تا فحش دادم و غر زدم و بهت زده گذشتم. منی که وقتی می شنوم یا می بینم مردم نسبت به کتک خوردن زنا در خیابون یا در همسایگیشون بی تفاوتند خونم به جوش میاد و اونا رو سرزنش می کنم، خودم از کنار این بچه بیچاره رد شدم . کاش دستش رو می گرفتم می بردم انجمن دفاع از کودکان کار و خیابان که همون نزدیکی غرفه داشت.
اگه شما رفتید نمایشگاه و دیدیدش حتما این کارو بکنید. روزبه هم درباره این انجمن نوشته.

ایران میزبانی جام ملتهای آسیا را از دست خواهد داد؟!

بی بی سی: ایران یکی از نامزدهای میزبانی جام ملتهای آسیا در سال 2010 است. اما گفته می شود کنفدراسیون فوتبال آسیا این بار هم با درخواست ایران موافقت نخواهد کرد. دلیل اصلی مخالفت با میزبانی ایران ممنوع بودن حضور بانوان در ورزشگاههای ایران است. و خبر اعتماد در همین زمینه. چون این دوست اعتمادیمون یه کم در انتخاب عکس بی سلیقه بوده  عکسهای زیر را تقدیم می کنم.

 

  

اتهام

 آهنگ اتهام ، از ماهور، رَپِر ( رپ خوان؟) جدید گروه دختر . گوش بدید و حالشو ببرید.

 در کنفرانسهای فمینیستی، معمولا گروههای زنان شرکت کننده، برای تامین بخشی از هزینه هاشون ، یک سری اجناس ساخت خودشون یا  زنان تحت حمایتشون رو برای فروش به نمایش می گذارند. محبوبه (عباسقلی زاده)، معمولا برای کمک به اونا و هم برای الهام گرفتن از ابتکاراتشون ازشون خریداری می کنه. یکی از این اجناس تی شرتیه که روش بزرگ نوشته شده:
یه فمینیست این شکلیه!
یعنی نه شاخ داره نه دُم! همینیه که می بینید ، عین خودتون!
آخر جمله فمینیستیه! اگه یه پولی ، حداقل ۲۰۰-۳۰۰ تومن، دستم بیاد دویست تا از اینا سفارش میدم .با این تفاوت که روی مانتوها چاپ می کنم و می فروشم به فمینیستهایی که می خوان کمترین کار ممکن رو در مقابل طرح حجاب انجام بدن.
اگه کسی می خواد می تونه پیش خرید کنه  آقایون فمینیست صداشون درنیاد. برای اونا هم روی تی شرت چاپ می کنم اگه اون تی شرتها رو بپوشند معلوم میشه واقعا فمینیستند!

زنان زندان

به بهانه سفر آموزشی و  ترویجی یکی دیگر از فعالان زن به بند عمومی زنان زندان اوین.


(  گزارش زیر با نام "۲۴ ساعت در خواب و بیداری، روایتی از بند عمومی زنان در زندان اوین" در شماره ۱۴۳ ماهنامه زنان چاپ شد . متن حاضر تفاوتهای جزئی با متن چاپ شده دارد به این دلیل که این متن ویرایش شده دیر به دست صفحه آرا رسید. متاسفانه چون سایت مجله فیلتر است نمی توانم لینک مطلب را بدهم)

یکی از سی و سه زنی بودم که 13 اسفند، به جرم تجمع مقابل دادگاه انقلاب بازداشت و به اوین منتقل شدم. اینکه چرا جلوی دادگاه رفتم ، چگونه بازداشت شدم و سه روز اول بازداشت را چطور گذراندم داستان دیگری است و مجال دیگری می طلبد. روایت من از 24 ساعت آخری است که به بندعمومی منتقل شدم. 24 ساعتی که با زنانی گذشت که تا دیروز، تنها از آنها می خواندم و درباره آنها می شنیدم و می نوشتم . زنانی که فکر می کردم می شناسمشان ولی نمی شناختم و آنها نیز هیچ از من نمی دانستند و گاه حتی " فعال حقوق زن"برایشان مفهومی نداشت ولی در پایان آن 24 ساعت یکدیگر را شناختیم و دلبسته هم شدیم.

 آن روز یک روز پیش از روز جهانی زن بود و مانند هشت مارس که نقطه عطفی در تاریخ جنبش جهانی زنان است آن روز هم برای من و دوستانم نقطه عطفی در زندگیمان شد و شاید چگالترین روز زندگیمان .

 

 

ادامه نوشته

شیرزنان به میدان می آیند!

اولین هفته نامه ورزشی زنان ایران منتشر شد. تبریک به سولماز عزیز و امیدوارم موفق بشه تو این کار بزرگ . می دونم سالها این آرزو رو داشته و تو کشوری که زن یک ابژه جنسیه چقدر دنبال مجوز بوده . آقایان احتمالا چرتکه انداخته اند که ببینند قدرت تحریک کنندگی اخبار ورزش زنان( نه حتا تصاویر آن) تا چه حد است و آخر سر هم به این نتیجه رسیده اند که مجوز ندهند تا زنان ورزشکار پررو نشوند!

اون عکسه آپلود نشد نشستم همه متن رو تایپ کردم ! باشد که مقبول نظر افتد!! این متن رو توی یک کاغذ قشنگ با روبان پیچیده و به آقایان تقدیم می کنند! رویش خیلی خلاقانه و جذاب نوشته:

محرمانه! فقط گلها بخوانند

کار فرهنگی برای ترویج حجاب:

ای عزیز که خدا تو را برای سرپرستی خانواده ات برگزیده غیرت و مردانگی را پیشه خود ساز تا به گروه مردان راه یابی و نیک بدان که پوشیدگی زنان تبلور غیرت مردان آنهاست پس با مردانگی پاسدار حجاب ناموس خویش باش آنگونه که غیرت تو را احساس کنند

امام صادق(ع) فرمودند:خداوند غیور است و مردان غیرتمند را دوست دارد

ای عزیز ! بدان نمایش جاذبه های جنسی بدن زن تاثیر در جسم و جان و هورمون مردان بیگانه به همراه دارد پس مبادا که با بی حجابی ناموسمان در تولد اولاد دیگران سهیم باشیم که شیطان نیز مهماندار آنان خواهد شد و پوشیدگی زن پادزهر این مشارکت است

ای عزیز ویژگیهای جسمانی زن از اسرار اوست و حجاب حافظ اسرار زیباییهای زن است.پس نباید اسرار را برنامحرمان افشا کنیم.که بر خود خیانت روا داشته ایم و خداوند خیانت پیشگان را دوست ندارد.

اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان
امر به معروف حوزه مقاومت بسیج امام حسین و ؟ حضرت فاطمه زهرا

 

 

 

لطفا آسانترین راه را انتخاب نکنید!

از وقتی از مشهد برگشتم فقط برای چک کردن ای میل و آف لاین  پای اینرنت نشستم. اخبار را نیما برایم می خواند.

این طرح حجاب خیلی ناراحت و افسرده ام کرده. به وضوح رنگ و نوع مانتوها و مدلهای مو تغییر کرده. کاملا می توانم دعواهایی را که پدر و مادرها در خانه با بچه هاشان راه می اندازند را تصور کنم. دختر یا پسری که همیشه قبل از بیرون رفتن ، جلوی آینه می ایستاده و موهایش را با روغن و ژل و کنف و ... آرایش می کرده؛ یا باید بیرون  از خانه یک چیزی به سرش بمالد یا با قهر و دعوا از خانه بیاید بیرون یا از آن بدتر بنشیند در خانه.

یک مصاحبه خوب با اعظم خاتم کردیم برای مجله زنان که بعدا چاپ می شود ولی خیلی خوب بحث رفتارهای جوانان و به خصوص بحث حجاب را باز کرد.

دیروز مانتوهای پشت ویترین هفت تیر را نگاه می کردم ، همه مشکی و بلند و از کمر به پایین گشاد. خاتم به این می گوید"جنسیت زدایی کردن از زن". او می گوید تا وقتی زنها در خانه نشسته بودند و می پختند و می ساختند و می مردند که تعیین نوع و جنس و رنگ لباسشان مساله نبود. این محدودیت و تعیین نوع پوشش زمانی شروع شد که زنها در جامعه "دیده" شدند و بعضی ها نمی خواستند آنها دیده شوند بنابراین تا جایی که امکان داشت حدودی تعیین کردند که جنسیت زن را از بین ببرند. مقنعه بلند برای این درست شد که یک عضو طبیعی بدن زن یعنی سینه اش را بپوشاند، مانتو برای این درست شد که با پارچه ای که تا نزدیک کف پای زن می اید برآمدگی باسن و تراش ساق پای او دیده نشود. این سادگی و پوشیدگی سفت و سخت، دائما تشویق می شد. هیچ وقت آن تابلوی کریه نصب شده به دیوار تمام مدارس و اغلب ادارات را فراموش نمی کنم که تصویر دو زن بود، یکی با مقنعه مشکی چانه دار بلند تا روی شکم و مانتوی بلند تا پایین پا؛ و دیگری با چادر بلند مشکی و بالای آن نوشته شده بود: الگوی حجاب یا چیزی در همین مایه ها.

این روزها مدام اس ام اسی به دستم می رسد که گفته: روسری هایتان را جلو بکشید تا فراموش کنید سد سیوند آبگیری شد، بنزین گران شد، قیمت خانه چند برابر شد و ... و هرکس هم به این لیست بلند بالا چندتایی اضافه می کند.معنی ضمنی این حرف این است که همه اینها مهمتر از تعیین نوع پوشش افراد جامعه و به خصوص زنان است و دولت برای اینکه اذهان مردم را از آن موضوعات مهم منحرف کند به بحث حجاب روی آورده . در صورتیکه به نظر من بحث پوشش اجباری و از آن بدتر تعیین نوع این پوشش اجباری هزاران بار بدتر از آبگیری سد سیوند و سوبسید بنزین است.

 یکی از مسئولین گفته بود" مگر پوشیدن یک روسری چقدر سخت است که زنان در برابرش این همه مقاومت می کنند" واین نشان می داد که مسئولین ما از انسانیت و ویژگیهای انسانی و زندگی افراد در اجتماع هیچ نمی دانند.

من هرروز مانتوی زرشکی تنگ و کوتاه خود را خواهم پوشید با شال نارنجی که دائم از سرم می افتد

دو نکنه: اول اینکه اگر می خواهید این روند متوقف شود و حلقه محدودیت تنگتر نشود، اینطور فکر کنید که گرفتن تذکر حجاب و حتا منتقل شدن به مراکز پلیس و دادن تعهد چندان کار وحشتناک و ناراحت کننده ای نیست  به خصوص که شنیده ام می توانید اسم غیر واقعی بنویسید. آنها در ابتدا کارت شناسایی می خواهند که اگر ندهید آنها کیف و جیب شما را نخواهعند گشت( لااقل در این مرحله از طرح) و حتا اگر بگردند و کارت شناسایی شما را پیدا کنند هیچ مساله خاصی ایجاد نمیکند و می توانید بگویید فراموش کرده بودم. اگر شماره تلفن منزل خواستند یا بگویید ندارم یا بگویید خانواده ام شهرستان هستند .فقط خواهش می کنم آسانترین راه را انتخاب نکنید و رنگ و نوع لباستان را تغییر ندهید.

دوم اینکه تا جایی که ممکن است فیلم و عکس از این رفتارها تهیه کنید. این کار اصلا جرم نیست. شماره 139 برای این راه اندازی شده است که شما موارد تخلف از قوانین نیروهای پلیس را گزارش دهید و چه بهتر که مدرک هم داشته باشد. مطمئن باشید به خاطرگرفتن عکس یا فیلم  با موبایل و ... دسگیرتان نمی کنند یا اگر هم کردند خیلی راحت آزاد می کنند.

 

نگران انقلاب فرهنگی دومم که زمزمه هاش به گوش می رسد