برای پاسخ به حس کنجکاوی خوانندگان و کامنت گذاران محترم درباره سخنان رئیس انجمن جامعه شناسی ناچار شدم یک ساعت نوار این سخنرانی را گوش کنم تا جملات مورد نظر را پیدا کنم. هرچند به نظرم بدون این توضیحات هم قضیه گِل کماکان قابل درک است. نمی توان پذیرفت که یک جامعه شناس، درباره هر موضوع و در هر جمعی هم که باشد "برای توضیح"یک پدیده اجتماعی( نه در ضمن توضیح آن) از ضرب المثل استفاده کند یا مثلا وسط بحث بگوید: خداوند که فلان.... شما وقتی بهتر این را درک می کنید که مثلا دو ساعت در کلاس درس سارا شریعتی نشسته باشید.آنجاست که حتی اگر در تمام عمر پایتان را از ایران بیرون نگذاشته باشید و یک استاد جامعه شناسی حسابی ندیده باشید و استادان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران را جامعه شناس بدانید، می فهمید که چیزی که این استادان محترم به عنوان بحثهای جامعه شناسانه تحویل دانشجویان می دهند چیزی بیش از بحثهای پراکنده و آشفته و بی نظم و غیر علمی که چند تا اسم گنده و نظریه هم قاطیش شده نیست. و اما قضیه روز سه شنبه:
بعد از حدود یک ساعت سخنرانی پراکنده و بی نظم آقای رئیس ،که بعید می دانم حتی یک ربع برای آماده کردن آن وقت صرف شده بود؛ مسئول جلسه که نقش تعریف و تمجید از سخنرانان را بر عهده دارد و در تمام جلسات گروه ورزش چه به حرفهای سخنران گوش کند چه نکند ، چه سخنران حرف مهمی زده باشد چه نزده باشد، به به و چه چه می کند :
"با تشکر از آقای دکتر .می گن سخن اگر از زبان صاحب سخن ارائه بشود ارزش سخن به مراتب بالا خواهد رفت.در واقع سخن از ورزش و تاثیر ورزش بر هویت ملی وقتی که از بیان و زبان جناب آقای دکتر ..ارائه بشه خودبه خود ارزش ورزش را در این زمینه نشون میده.مخصوصا اینکه در جامعه به عنوان یکی از جامعه شناسان برجسته ایرانی که در سطح جهانی هم به عنوان ریاست انجمن شناخته شده هستند این سخنرانی حتما منعکس خواهد شد و خود به خود مسئولان و مدیران در سطوح مختلف متوجه می شن که به هر حال ورزش از نگاه یک جامعه شناس برجسته ایرانی به عنوان ریاست انجمن جامعه شناسی این کارکرد بزرگ را دارد"
بعد نوبت پرسش و پاسخ رسید. آقای رئیس در جواب سوالی که درباره وندالیسم و اوباشیگری در ورزشگاهها شده بود پاسخ دادند که میزانی از وندالیسم در این گونه اجتماعات طبیعی و اجتناب ناپذیر است. ولی با این جملات( لطفا به جملات دقیق و علمی که برای بیان منظورشان به کار برده اند دقت کنید):
" نمی خوام تاییدش کنم، حدی اش ، نه به صورت گسترده، ولی یک میزانیش لازم است.ما جامعه شناسها می گوییم بالاخره یک جایی باید بالاخره، بالاخره هر چیزی توی این عالم ، توی این دنیا که وجود داره به هر حال یه چیزی هم داره یه مشکلی هم داره یعنی هر گلی بالاخره یک خاری هم داره.( اینجا شما باید قانع شده باشید که چرا وجود وندالیسم غیر قابل اجتناب است) نمی خوام تایید کنم .اگر بعد مساله ای پیدا کنه ناجوره .اگر در حد میزانهای چیزی قرار بگیره تقریبا میشه گفتش که باید بدیهی فرض کرد"
ایشان همچنین خواستند بگویند چون در ایران دیسکو و کازینو و ... وجود ندارد افراد و به ویژه جوانان جای دیگری جز ورزشگاهها برای تخلیه هیجانات خود ندارند:
"یک جاهایی که در کشورهای دیگر وجود دارد برای تخلیه انرژیهای زائد ناشی از فشارهای اجتماعی.جوانی که خداوند بهش این قدرت را داده که دائم نوآور باشد و نوآوری از او سر می زند یک جایی این خودش را بیرون می ریزد"