اینم یک شاهد دیگر بر مدعای پست قبلی ام. رئیس جمهور به پسران دانشجو  کاغذ ، کیف ، کتاب و بن کتاب داده ، و به دخترها برنج، پنیر، کره، مربا و تخم مرغ!

آخه آدم به اون دخترای دانشجویی که خشکه شون رو گرفتند و  هیچی نگفتند چی بگه؟

پ.ن. در مورد پست قبلی: در ایران نام مادر، فقط روی کودکانی که پدرشان معلوم نیست یا به تعبیر آنها، حرامزاده،  گذاشته می شود ، وگرنه حتی اگر خود فرزند هم بخواهد نمی تواند نام خانوادگی مادر خود را انتخاب کند.

پ.ن. ۲ مثل اینکه اشتباه کردم و تعدادی از این دخترها اعتراض کردند! خب خدا رو شکر

تکذیبیه!

به چند تا از دانشجوهای دختر و پسر ساکن کوی دانشگاه تهران زنگ زدم. اینطور که فهمیدم به پسرها شنبه و به دخترها چهارشنبه( یعنی سه روز بعد و بعید نیست اعتراض دخترها باعث شده یادشون بیافته دخترا هم می تونن رای بدن!)، این کیف کذایی داده شده و محتویاتش هم فرقی با هم نداره( البته خود کیف مردانه است). اون قضیه خواربار هم مربوط به یک ماه پیش و طبق روال همیشگی دانشگاه بوده که البته همه تاکید می کنند نسبت به دفعات پیش خیلی چرب و چیلی تر بوده.

خب! رگ فمینیستیمون خوابید ولی یک نکته می مونه و اون اینکه چرا همیشه دانشجوهای دانشگاه تهران اینقدر دردونه هستند؟ بقیه مگه دانشجو نیستند؟(البته غیر از اصل قضیه که همون کیف انگلیسیه!)