امیرعلی می گفت شهروندان آلمان تمام جراحیهای لازم برای تغییر جنسیت را رایگان انجام می دهند و زیر دست پزشکان بسیار متخصص و مجرب، اما در ایران علاوه بر اینکه هزینه درمان زیاد است، کیفیت کار هم پایین است و دردسرهای گرفتن مجوز هم خیلی زیاد است؛ و چون جراحانی که با مجوز جراحی انجام میدن هزینه زیادی از بیمار می گیرند، بعضی افراد به جراحان غیرقانونی و غیرمتخصص مراجعه می کنند که گاه عوارض خیلی خطرناکی برایشان دارد. مثلا یکی از این افراد ، بعد از عمل متوجه شده که میل جنسی او به کلی از میان رفته . او می گفت جراحان ایرانی اعصاب قسمت جراحی شده را به کل از بین می برند در حالیکه پزشکان مجرب خارجی اعصاب را به عضو جدید پیوند می دهند. شیلا می گفت این عمل دومین جراحی سخت در بین جراحی هاست ولی با این حال افراد غیرمتخصص به خود اجازه می دهند که آن را انجام دهند و شکایت هم فایده ندارد چون می گویند خود فرد متهم اصلی است که بدون اجازه از مراجع مربوط این عمل را انجام داده. شیلا می گفت به خاطر ریسک و خطر زیاد جراحی، قبل  از عمل تمام نذرهای خودش رو ادا کرده تا دینی به گردنش نمونه. بچه ها ازش پرسیدند حالا زن بودن بهتره یا مرد بودن؟ گفت:" زن بودن ، البته اگه خودت مرد خودت باشی و به مردها محتاج نباشی"، می گفت مردها زنها رو فقط برای صکث می خوان . شنیدن این حرف از زبان کسی که 22 سال پسر بوده جالب بود.

مساله دیگری که امیر مطرح کرد و واقعا برای من باورکردنی نیست اینه که بعضی از مردان این عمل را به طور غیرقانونی انجام می دهند که زن بشوند و وارد جمع زنان خیابانی شوند. او می گفت یکی از این افراد را می شناسد که بعد از اینکار ثروت بسیار زیادی به دست آورده و خانه و ماشین خریده. امیرعلی با ناراحتی زیاد می گفت این افراد هویت ما را نابود می کند و به لجن می کشند.

از دیگر بحثهای پزشکی که مطرح شد ، امکان بچه دار شدن آنها بود که آنطور که می گفتند چنین امکانی وجود ندارد ولی تعدادی از این افراد ، پس از ازدواج ، کودکانی را به فرزندی پذیرفته اند.

چیزی که برام جالب بود و کاملا خلاف انتظارم، حس مثبتی بود که آنها به خودشان داشتند و حتی می گفتند ما ابرانسانیم زیرا  انسانها برای هرچیزی مبارزه کنند ولی هیچ گاه برای جنسیتشان مبارزه نمی کنند ولی ما حاضر شدیم حتی خطر مرگ را بپذیریم و خودمان را هشت ساعت به تیغ جراحی بسپاریم تا جنسیتی که بر اساس ذهنیتمان است را داشته باشیم. امیرعلی می گفت شما جسم ما را می دیدید که مثلا زنانه یا مردانه بود، در حالیکه هیپوکامپ ( قسمتی در مغز) ما فرمان دیگری صادر می کرد.

شیلا به نکته قابل توجهی اشاره کرد و گفت فرق ما با زنان عادی این است که درعین حال که خیلی زنانه رفتار می کنیم اما حاضر نیستیم بنشینیم تو خونه و آشپزی کنیم.

صراحت لهجه همه شون و راحت بودنشون در حرف زدن منو به یک تحلیلی رسوند که نمی دونم تا چه حد درسته ولی فکر می کنم پسرهایی که دختر شده بودند چون تقریبا یک سوم عمرشون، پسر بودند و با همون اعتماد به نفسی که همیشه به پسرها داده میشه و ازشون خواسته میشه به زنانگی پا گذاشته بودند، این خصلت رو با خودشون همراه داشتند، از طرفی دخترهایی که پسر شده بودند ، علاوه براینکه در زمان دختر بودن هم این ویژگی را بیش از دخترای معمولی جامعه ما داشته اند ، خود تغییر جنس دادن و ورود به دنیای مردانه باعث شده بود این پاداش مردانگی، خودبه خود به اونا اعطا بشه. طرز نشستن سامان و امیرعلی کاملا با اقتدار و مسلط بود با پاهای باز و کمی با فاصله از هم، در حالیکه هستی و سوگند و شیلا پاهاشونو روی هم انداخته بودند و کمی جمع نشسته بوند.

 اینها مقدمات نتیجه ای است که من گرفتم درباره اینکه آیا ویژگیهای زنانه و مردانه اکتسابی است یا ذاتی و آیا باید به حرف اونها اعتماد کرد که با اطمینان میگن ذاتی است؟ بحث ، در ذهن خودم تا حد زیادی شفافه ولی نمی تونم درست بیانش کنم. باید یه مدت دیگه روش فکر کنم و خوب بپزمش و بعد میگم که چرا با تمام حرفای اونا بازم عقیده دارم که اعمال ما زنانه و مردانه نیست، بلکه زنانه و مردانه می شود( به جز موارد خاص فیزیولوژیکی و هورمونی).

دیروز آخرین جلسه کلاس روانشناسی جنسیت بود و در تمام طول ترم ، هم استاد و هم دانشجوها سرسختانه می گفتند که جامعه بیشترین تاثیر را روی اعمال و رفتار ما داره نه جنسیت ما ، ولی دیروز تقریبا برای تمام بچه ها  اون حرفها زیر سوال رفت و استاد هم توجیه قابل قبولی برای موضوع نداشت. این نشون میده که مساله جنسیت چقدر مساله حساس و پیچیده ایه و چقدر نیاز به کار داره.

 

اینکه نوشته هایم دراین باره اینقدر پراکنده و تکه تکه است به این خاطراست که فقط با اتکا به حافظه ام هرچیزی را که یادم می آمد نوشتم چون سر کلاس نت برنداشتم تا اونها حس بدی پیدا نکنند، حتی قبل از ورودشون به کلاس جاهامونو عوض کردیم تا اونا بین ما قرار بگیرند و حالت یک جلسه بحث باشه تا آزمایشی روی یک سری موش آزمایشگاهی.

 

قسمت اول

مرتبط:

جنسیت فراموش شده