گاهی فکر می کنم  به خاطر درگیری زیاد با مسائل مرتبط با زنان، مسائلی که برای خودم خیلی روشن و واضح است برای دیگران هم به همان اندازه بدیهی است. مثلا همین بحث سهمیه بندی جنسیتی. من ازابتدای طرح قضیه یقین داشتم که علیرغم صحبتهایی که درباره امتناع دختران از رفتن به مناطق دورافتاده و هدر رفتن بودجه کشور می شود؛ هدف اصلی این طرح فقط و فقط محدود کردن ورود زنان به دانشگاههاست. اما وقتی پیشنهادها و سوالات دوستان( و از جمله سولوژن در پست قبل) را دیدم متوجه شدم بعضی ها واقعا باورشان شده که کسانی که به خروج هزار هزار فارغ التحصیل بهترین دانشگاههای کشور بی توجهند، کوچکترین ارزشی برای پژوهش دانشگاهی قائل نیستند و در عوض میلیاردها تومان صرف چادر ملی و لباس اسلامی و ... می کنند، با هر مصوبه میلیارد میلیارد به کشور ضرر می زنند، برنامه های زیربنایی برای افزایش امنیت سرمایه گذاری و در نتیجه بالا رفتن نرخ اشتغال را یکسر مردود می دانند و به برنامه های کوتاه مدت ، پرسر و صدا و عوامفریب علاقه خاصی دارند و دهها نمونه دیگر ؛ حال  نگران روستاهای دورافتاده شده باشند که بدون پزشک مانده اند؟ من که با سابقه ای که از آقایان دارم دُم خروس را باور می کنم نه قسم حضرت عباس را. قضیه همان افزایش سن ازدواج و افزایش میزان طلاق و تزلزل در بنیاد خانواده است. البته نه در حال حاضر ، چرا که در حال حاضر تعداد دختران با تحصیلات عالی به نسبت زنانی که از همسر خود جدا شده اند بسیار کمتر است و نمی توان نسبتی بین آنها برقرار کرد . در واقع دوستان نماینده چند سال دیگر را پیش بینی کرده اند ؛ زمانی که نیمی دیگر از جمعیت کشور هم به اهمیت دموکراسی قائل شوند و پی به ظلمهای قانونی و غیر قانونی علیه خود ببرند و حق خود را مطالبه کنند. در زمانی که هیچ رسانه آزاد و مستقلی نیست که زنان را در رابطه با حقوقشان آگاه کند دانشگاه تنها مکانی است که امکان رشد فکری و مباحثه وجود دارد و آنان از همین می ترسند. کسانی که از نزدیک در جریان انتخابات دوم خرداد 76 یا مجلس ششم و ... بودند به یاد می آورند که دختران دانشجو چه نقش پررنگی در جبهه اصلاحات داشتند و تا چه اندازه در این جریانات تاثیرگذار بودند. پس باور نکنید که برباددهندگان آبرو ، ثروت ، منابع طبیعی  و آثار باستانی کشور ناگهان دلسوز ایران و مردم ایران شده اند . ترس آنان فقط آگاهی زنان و دختران ِ این کشور و برباد رفتن نظام پدرسالاری است که سالهای سال مرد را مالک و صاحب زندگی و سرنوشت زن می دانست.

جواب سوالهای سولوژن و کلا پاسخ استدلالهای نمایندگان مطرح کننده این طرح را در مقاله مفصلی که در سایت کمیسیون زنان به چاپ خواهد رسید با ذکر آمار و ارقام خواهم داد.

 

این گزارش پرستو در مجله زنان که حدودا سه سال پیش نوشت و این یکی را حتما بخوانید تا با زوایای دیگر این طرح و چگونگی شکل گیری این ایده آشنا شوید.

و مطلب شهرام رفیع زاده در روز