بازداشتگاه وزرا:( و من هیچگاه نخواهم توانست یک عکس را مثل بچه آدم آپلود کنم!) 

ما چون بچه های خوبی بودیم بعد از مدتی درو برامون باز گذاشتند . رفتیم براشون توالتهای کثیف رو شستیم و کلی هم باهاشون مودب و مهربون بودیم. ناهار مزخرفشونو که خوردیم دیدیم ۳۳ تا ساندویچ هات داگ و هبرگر آوردن و گفتند اینا رو رئیس زندان داده! ولی بعد فهمیدیم خوانواده هامون خریده بودند.

این فن که اون بالا می بینید خیلی باحال بود و عین فیلما سایه ش افتاده بود تو زندان و آروم می چرخید. دو روز بعدش که بردنم بند عمومی یه دختره ازم پرسید شما همون سی نفرین که تو وزرا بودین؟ وفهمیدم اونم همونجا بوده و سر و صدای مارو شنیده بود.