محبوبه و فریبا خواهر مهربونش که نگران محبوبه بود که نمی تونه گرسنگی رو تحمل کنه!

 

حسین شعرها و نقاشیهایی که دریا واسه شادی نوشته و کشیده بود را به شادی داد ولی دریا خجالت می کشید و می خواست به زور از شادی پس بگیره!