عید با شادی

محبوبه و فریبا خواهر مهربونش که نگران محبوبه بود که نمی تونه گرسنگی رو تحمل کنه!

حسین شعرها و نقاشیهایی که دریا واسه شادی نوشته و کشیده بود را به شادی داد ولی دریا خجالت می کشید و می خواست به زور از شادی پس بگیره!
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۸۵ ساعت 0:54 توسط نسرین
|
نه روسری نه توسری!